You are currently viewing این خانه دهه 70: تور قبل

این خانه دهه 70: تور قبل


به اشتراک گذاشتم پلان طبقه و بازسازی مرحله ای نما از خانه ما، بنابراین گام منطقی بعدی یک تور داخلی خواهد بود. بیایید با یک گشت و گذار شروع کنیم که داخل خانه در روز بازرسی چه شکلی بود، درست است؟ این تور قرار نیست یک کاوش جامع از هر گوشه و کناری باشد. (من این جزئیات را برای گشت و گذار/تغییر اتاق جداگانه در آینده ذخیره خواهم کرد.) این بیشتر نگاهی کلی به نحوه انتقال فضاها از یکی به دیگری است و به عنوان پایه ای برای هرگونه تغییر ایجاد شده عمل می کند. همانطور که گفته شد، من سعی خواهم کرد به ویژگی های قابل توجهی که ما (سمت و قلب) در آن زمان به آنها نگاه می کردیم اشاره کنم.

توجه: تصاویر زیر “زیبا” نیستند. آنها را در روز بازرسی با عجله بردند، در حالی که من بازرس را در اطراف دنبال می کردم و سؤال می کردم و به پاسخ های او گوش می دادم. روشنایی وحشتناک است. فوکوس تار است همچنین صاحبان خانه های قبلی در زمان گرفتن این عکس ها در حال جمع آوری وسایل و جابجایی بودند. بدون قضاوت.

خوش آمدی! این ورودی جلویی رو به قسمت نشیمن است. درب ورودی سمت راست است و از کنار راه پله باز می شود. کمی عجیب است، اما شلوغ نیست. پس از زندگی در مزرعه ای که درب ورودی مستقیماً به اتاق نشیمن باز می شد، این ورودی کوچک مانند یک تجمل بود! می دانستیم که برای چند ورودی کوچک (میز کنسول باریک، آینه، سبد کفش و غیره) به اندازه کافی بزرگ است، اما خیلی بزرگ یا خودنمایی به نظر نمی رسید – که به هر حال سبک ما نیست. این یک “آغوش کوچک” عالی است. بدون روشنایی بالای سر و درب بیرونی محکم، این فضا ذاتا تاریک بود. ما یک در جدید با پانل‌های شیشه‌ای را تصور می‌کردیم که به همه اجازه ورود می‌داد. THE. سبک. من واقعاً پایان کاشی کف را دوست نداشتم. (آن روز من را به یاد کاشی‌های مک‌دونالدز می‌اندازد.) به پایین رفتن به سمت اتاق نشیمن توجه کنید. ما بلافاصله از این ویژگی خوشمان آمد و انتقال به فضایی متفاوت را نشان داد.

واقعیت جالب: در سمت چپ تابلویی قرار داشت که روی آن نوشته شده بود: «مراقب باش! دارم پایین می روم.”

در اینجا اتاق نشیمن/ناهارخوری باز پس از برداشتن آن مرحله است. ما تمام نور طبیعی را که از پنجره‌های بزرگ و نورگیر رو به شمال می‌ریخت دوست داشتیم… آنقدر که تصور می‌کردیم یک نورگیر دوم را در ضلع جنوبی اضافه کنیم. ما همچنین از طرفداران پر و پا قرص سقف طاقدار و شومینه چوبی سنگی بودیم، اما در مورد گوشه قرارگیری دومی گیج بودیم. ما با رنگ چوبی در سقف فروخته نشدیم، اما فهمیدیم که اگر آن را دوست نداشتیم، می‌توانیم بعداً به آن نگاه کنیم. (هشدار اسپویلر: ما با آن زندگی کردیم و عاشق آن شدیم.) ما علاقه‌ای به هیچ‌کدام از کف‌پوش‌ها (کاشی‌های شومینه و فرش) نداشتیم، اما آنها ظاهر خوبی داشتند، بنابراین متوجه شدیم که آنها جزئیاتی هستند که می‌توانیم با آن‌ها کنار بیاییم، در حالی که با مسائل مبرم‌تری برخورد می‌کردیم… مانند پنکه‌های سقف و نورافکن ها

ما متوجه شدیم که از این نیمه اتاق به عنوان یک اتاق نشیمن با صندلی و تلویزیون استفاده می کنیم.

این نیمه اتاق برای یک اتاق غذاخوری با دسترسی گذرا به آشپزخانه (سمت چپ) مناسب بود. درهای فرانسوی منتهی به حیاط خلوت نکته خوبی بود، اما تراس کوچک بیرون اینطور نبود. همچنین پیش بینی کردیم که وضعیت روشنایی سقفی در این منطقه…چالش برانگیز (به لوستر خارج از مرکز توجه کنید)..اما یک معامله شکن نبود.

این منظره ای است که از اتاق ناهارخوری/نشیمن به سمت راه پله و آشپزخانه بازمی گردد. گذرگاه سمت راست را می بینید؟ گذرا از آن متنفر بودیم و هنوز هم از نظر بصری طرفدار آن نیستیم، اما از کاربردی بودن آن قدردانی می کنیم؛) فکر می کردیم درهای چرخشی (در مرکز نشان داده شده است) به آشپزخانه کاملا غیر ضروری هستند. (من این بدبخت ها را روزی که به آنجا نقل مکان کردیم برداشتم.) به فضای باز زیر پله ها و بالکن *داخلی* ژولیت از اتاق خواب طبقه بالا توجه کنید. شما باید عاشق این عجیب و غریب دهه 70 باشید! می‌دانستیم که می‌توانیم فضای بلااستفاده زیر پله‌ها را به چیزی بیشتر، خوب و قابل استفاده تبدیل کنیم. مصمم بودم بالکن جولیت را ببندم، اما سه سال بعد هنوز آنجاست. بیایید بگوییم که اگر دستمان را در دست بگیریم، می توانیم میزبان گربه جنگجوی آمریکایی نینجا باشیم.

چیزی که ما در مورد فضای کشویی بیشتر دوست داشتیم باز بودن و جادار بودن آن بود. با این حال، او موفق شد راحت باشد. با تمام زوایای عجیب و غریب، می‌دانستم که چیدمان متعادل‌تر مبلمان و منطبق با پنجره‌های کناری/پرده‌های درب فرانسوی می‌تواند به جمع‌کردن فضا کمک کند.

آه، آشپزخانه (شومینه سنگی آن طرف گذر را می بینید؟) اینقدر زاویه. درب گوشه ای به اتاق نشیمن. سینک گوشه ای. جزیره گوشه. زیرانداز گوشه ای. همه چيز. THE. گوشه ها. واقعاً چیزی در مورد آشپزخانه وجود ندارد که ما را به خود جذب کند جز اندازه کلی، دسترسی به حیاط خلوت و جدایی از اتاق نشیمن. (با بچه های بزرگتر متوجه شدیم که جدایی را دوست داریم.)

کمد و میز کوچک به شدت مورد استفاده قرار نمی گیرد. خیلی فضای تلف شده

در ابتدا، گوشه کوچک صبحانه نوستالژیک بود، اما معلوم شد که کاملاً عملی است، به ویژه از آنجایی که آموزش و کار از راه دور منطقه بزرگ‌تر غذاخوری را در طول همه‌گیری کنونی اشغال کرد. درهای فرانسوی (درست در طرف دیگر کوره دیواری) به حیاط خلوت منتهی می شود.

همانطور که تاریک (به سمت شمال به نظر می رسد) و ناکارآمد (واقعا فقط برای یک نفر کار می کند)، وقتی آن را خریدیم آماده بودیم با آشپزخانه زندگی کنیم و یک تعمیر اساسی را در نظر بگیریم. لوازم خانگی کار می‌کردند (و هنوز هم کار می‌کردند) بنابراین تا زمانی که سعی کنیم کل چیدمان را ساده کنیم، که شامل بریدن تمام گوشه‌ها و برداشتن زیرانداز می‌شود، ارزش پول ما را دارد!

مسن ترین ما اتاق خواب را از آشپزخانه دزدید. میدونی که به غذا نزدیکتر بشی

در آشپزخانه، این راهرو است که آشپزخانه و گاراژ را به هم متصل می کند.

پایین راهرو اتاق رختشویی/خیس است. اتاق بزرگ نیست، اما ما خوشحال بودیم که یک منطقه خشکشویی مشخص شده با در را برنده شدیم.

پایین تر از راهرو راهرو کوتاه تری وجود دارد که به حمام (سمت چپ) و دو اتاق خواب دیگر منتهی می شود. “تقاطع” دو شاخه در انتهای راهرو باعث شد سرمان را بخارانیم. فقط در خانه ای از دهه 70!

این تنها حمام در طبقه اول است. تصور می‌کردیم که هم به‌عنوان مهد کودک و هم به‌عنوان حمام مهمان خدمت کند، که دوست داشتیم. اندازه مناسب و چیدمان عالی بود، اما ما آرزو داشتیم که یک پنجره داشته باشد. از آنجایی که هیچ کس در خانواده ما زمان زیادی را در حمام نمی گذراند، ما حاضر بودیم یک پنجره را قربانی کنیم و عهد کردیم که به جای آن نور و تهویه بهتری نصب کنیم.

دو اتاق خواب در انتهای راهرو دور طبقه اول است. ما عاشق این واقعیت بودیم که یک اتاق خواب (چهارم) را برنده می شدیم. ما همچنین دوست داشتیم که اتاق خواب ها خیلی بزرگ یا خیلی کوچک نبودند… فقط برای یک تخت و میز مناسب است. ما پنجره های هر سه اتاق خواب طبقه پایین را دوست داشتیم. ما فرش را دوست نداشتیم. روشنایی بالای سر وجود نداشت باز هم، اینها مسائل زیبایی بود که ما حاضر بودیم منتظر بمانیم و در آینده تغییر دهیم.

از سالن برگردید و به طبقه دوم بروید! به سختی از پله های چوبی عریض افتادیم. این دهه 70 را فریاد می زند. چوب فوق العاده گرم و زیبا است، به خصوص در قسمت زیرین پله ها. در ابتدا ایده تعویض نرده را مطرح کردیم، اما به مرور زمان آن را پذیرفتیم. یک فرود مشرف به اتاق طاقدار است. من یک گالری معمولی از عکس های قاب شده و آثار هنری را در راه پله تصور کردم.

در بالای راه پله یک اتاق زیر شیروانی کوچک وجود دارد. ما دقیقاً مطمئن نبودیم که قرار است از آن برای چه چیزی استفاده کنیم، بنابراین آن را یک فضای انعطاف‌پذیر نامیدیم و تصمیم گرفتیم تا زمانی که در خانه زندگی می‌کنیم اجازه دهیم به صورت ارگانیک توسعه یابد. ما عاشق دو پنجره هستیم که راه پله را با نور طبیعی پر می کند!

اتاق خواب طبقه بالا از نظر اندازه بزرگتر است، اما هنوز هم بزرگ نیست. درهای فرانسوی (سمت چپ) منتهی به عرشه طبقه بالا و یک بالکن نامناسب ژولیت (راست) است که مشرف به منطقه نشیمن است. قبل از گشت و گذار در این خانه، هرگز پلان طبقه ای را در نظر نگرفته بودیم که اتاق خواب کودکان در طبقه اول و اتاق خواب اصلی در طبقه دوم باشد. این AHA ما بود! یک لحظه. چقدر شگفت انگیز خواهد بود که فضای بزرگسالان خود را به دور از سایر فعالیت های روزانه داشته باشیم؟! بچه های ما بزرگتر بودند و بیشتر شب ها دیگر به ما نیاز نداشتند. لحظه درست بود ما بازی بودیم پناهندگی سالمندان را بگیرید!

به این بالکن ژولیت با دقت نگاه کنید، زیرا چیزی نیست که هر روز ببینید! FYI، من 5’4 اینچ هستم و ضربه سر روی این در دوتایی به استخوان ترقوه من برخورد می کند. سوال شما هر چه باشد، پاسخ من این است: “من نمی دانم.”

درهای دوتایی بیشتر (!) به حمام و کمد خصوصی منتهی می شود. ما اندازه این فضا و منظره اتاق خواب را دوست داشتیم، اما چیدمان ناپایدار و بدون پنجره است. روشویی دوتایی ویژگی خوبی بود.

قابلمه شکلات و وان ویژگی های خوبی نبود. و درهای زیادی وجود داشت! دو دایره ورودی. دو در در سمت چپ (نشان داده شده در بالا، کمد کتانی و WC). در کوچکی که در دیوار پشت حوله های بالای دیگ شکلات قرار دارد، یک چاه خشکشویی به اتاق خیس است.

و دو در به سمت راست (نشان داده شده در بالا، کمد و دوش). و بله درست حساب کردید دو غرفه دوش در این حمام وجود دارد. (؟!) یک ایستاده رایگان و یک حمام / دوش ترکیبی. ما پیش‌بینی کردیم که از ترکیب وان/دوش استفاده نخواهیم کرد و سه سال بعد از آن استفاده می‌کنیم هرگز آنها دارند بنابراین، بله، در اینجا باید چیزی را در نظر گرفت.

چه کسی می دانست که محل اقامت سالمندان ما یک قابلمه شکلاتی و دو دوش جداگانه دارد؟! ها!

این در عرشه بالایی مشرف به حیاط خلوت است. این! به همین دلیل ما عاشق این مکان شدیم – جنگل! نه عرشه با نرده که مطابق با کدی نیست که بچه های کوچک بتوانند دزدکی از آن عبور کنند.

“ببخشید بچه ها، شما نمی توانید به طبقه بالا بروید زیرا این مکان یک پناهگاه بزرگسالان است و ممکن است بمیرید.”

این عکس در اوایل ماه مارس (سال 2017) گرفته شده است و همه چیز در حال حاضر شروع به زنده شدن کرده است. پتانسیل این فضای باز بلافاصله علاقه ما را برانگیخت. هر زمان که ممکن است ما بیرون و در اطراف هستیم و می بینیم که زمان زیادی را اینجا می گذرانیم.

و درست مثل آن، ما در پایان آن قبل از تور هستیم! مانند نمای بیرونی، فضای داخلی خانه بسیار قهوه ای بود و دارای ویژگی های دهه 70 زیادی بود – برخی از آنها (سقف های طاقدار، راه پله های جارو، شومینه سنگی، نورگیر) و برخی از آنها ما را گیج کردند (گوشه به گوشه! داخلی! بالکن، مینی اتاق زیر شیروانی، قابلمه شکلاتی!) … و در عین حال به طرز عجیبی مسحور شده است. ما تا به حال چنین خانه ای ندیده بودیم و باعث شد که آن را بیشتر دوست داشته باشیم. قبلاً گفته‌ام و باز هم می‌گویم، ما متعهد هستیم که این خانه را چیزی نکنیم که نیست.



Source link