برای قسمت بعدی در مجموعه لحظات #آرایش، میخواستم شما را به دهه 1700 برگردانم و فیلم دراماتیک زیبای استنلی کوبریک را به نمایش بگذارم. بری لیندون.
این فیلم بر اساس رمان بخت و اقبال بری لیندون اثر ویلیام میک پیس تاکری در سال 1844، داستان ظهور و سقوط بری لیندون، ماجراجوی ایرلندی (با بازی رایان اونیل) را روایت می کند که در قرن 18 اروپا با جامعه ای عالی ازدواج می کند. این با درام لباس معمولی فاصله زیادی دارد و تماماً به سبک کوبریک است.
اگرچه پس از اکران در سال 1975 با استقبال متفاوتی روبرو شد، اما در آن سال چهار جایزه اسکار را از آن خود کرد و اکنون به عنوان یکی از بهترین فیلم های کوبریک شناخته می شود. یادم میآید که برای اولین بار آن را تماشا کردم و کاملاً مجذوب زیبایی آن شدم – لباسهای نفیس، کلاه گیسهای تزئین شده پیچیده و آرایش پودری سفید با لکههای زیبا یک جشن بصری برای چشمهاست و به غنا و شکوه میافزاید. صحنه.
آرایش توسط افسانه آرایش طراحی شده است باربارا دالی. من مطمئن هستم که بسیاری از شما قبلاً با نام باربارا آشنا هستید – او توسط گریس کدینگتون راهنمایی شده بود و از سوپرمدل گرفته تا بازیگر، نخست وزیر و خانواده سلطنتی (او به خاطر آرایش پرنسس دایانا در روز عروسی اش مشهور است) انجام داده است.
قبل از فیلمبرداری بری لیندون، باربارا با استنلی کوبریک در یکی دیگر از فیلم های نمادین خود کار کرد. نارنجی ساعتی. از آنجا که جنجال های زیادی پیرامون این فیلم وجود داشت، کوبریک می خواست جزئیات پروژه جدید خود را مخفی نگه دارد – تنها چیزی که مطبوعات در آن زمان می دانستند این بود که فیلم بیشتر در ایرلند فیلمبرداری خواهد شد و رایان اونیل و ماریسا زیبا در آن نقش آفرینی خواهند کرد. برنسون (در اینجا به عنوان لیدی آنوریا لیندون دیده می شود). ظاهراً حتی ماریسا نیز زمانی که برای این نقش انتخاب شد، جزئیات زیادی از فیلم نمیدانست، اما به او دستور داده شد که از نور خورشید دوری کند تا پوستش رنگ پریده باقی بماند، همانطور که برای محیط قرن هجدهم فیلم مناسب بود.
من واقعا هیجان زده بودم که با باربارا در مورد اینکه چگونه آرایش زیبایی ایجاد کرد صحبت کردم…
از آنجایی که این یک فیلم تاریخی است و بسیار متفاوت از درام های دوره ای و فیلم های آن زمان است، چگونه گریم را انتخاب کردید؟
BD Barry Lyndon زمینههای جدیدی را ایجاد کرد، زیرا فیلمهای دورهمی همیشه به یکی از دو روش ساخته میشدند – یا تقریباً دورهای بودند که بازیگران به طرز پر زرق و برقی گریم میشدند و در فیلم خوب به نظر میرسیدند، اما ظاهری شبیه به آن دوره نداشتند. یا کاملاً دورهمی بودند، کاری که من در تلویزیون انجام می دادم.
من این موضوع را با استنلی در میان گذاشتم و گفتم، ببین، ما می توانیم یکی از دو راه را برویم. برداشتن دوره واقعی از نقطه نظر زیبایی کمی سخت تر است، زیرا اکثر مردم در آن دوران به خصوص سالم نبودند – آنها با مسمومیت با سرب، پوست بد و دندان های پوسیده مواجه بودند. آنها بیشتر اوقات شوکه کننده به نظر می رسیدند!
LE بله، بیماریهایی مانند آبله بسیار شایع بودند، نه، که اغلب بازماندگان را زخمی و زخمی میکردند. به علاوه، همانطور که گفتید، مواد آرایشی استفاده شده در آن زمان، مانند سروس یا سفید سرب، بسیار خطرناک بودند.
BD درست است. بنابراین گزینه دیگر، و راهی که من فکر می کردم استنلی می خواهد برود، الهام گرفتن از هنرمند گینزبورگ بود. Milena Cannonero، طراح لباس، قبلاً از آن مرجع برای لباس استفاده می کرد و لئونارد، آرایشگر، همین کار را با مو و کلاه گیس انجام می داد، بنابراین عالی به نظر می رسید. بنابراین تصمیم گرفتیم آرایش را زیبا کنیم و واقعیت واقعی زمان را از دست بدهیم.
LE وقتی این تصمیم را گرفتید، چگونه در مورد آرایش تحقیق کردید؟
BD من در مورد نقاشی های زیادی از آن دوره تحقیق کردم و زمان زیادی را در گالری ملی پرتره صرف کردم تا بفهمم چگونه می توان این ظاهر را انجام داد. اساساً ما می خواستیم همه آنها شبیه یک نقاشی باشند. مدت زمان زیادی طول کشید تا مشخص شود که چگونه پوست و چشمها را درست به نظر برسانیم و رنگ مناسبی برای لبها و گونهها به دست آوریم.
سپس همان کاری را که A Clockwork Orange انجام دادیم، آزمایش های زیادی با نورپردازی مناسب در استودیو انجام دادیم. ما زمان زیادی را صرف فیلمبرداری و عکاسی از گریم کردیم، زیرا انتقال نقاشیهای دوره به چهره انسان برای یک فیلم مدرن، همانطور که میتوانید تصور کنید، کاملاً یک چالش بود – برای درست کردن آن باید سخت کار میکردیم.
همچنین، از آنجایی که فیلم در دوره قبل از برق جریان داشت، استنلی می خواست همه چیز را با شمع روشن کند – بدون نور مصنوعی – که آن را واقعاً جالب کرد. در نور روز و همچنین استفاده از نور زرد دیگری که شبیه نور شمع است به ما شمع دادند.
LE من شرط می بندم که کمی چالش برانگیز بود – حدس می زنم عکاسی از عکس هایی که فقط با نور شمع روشن می شوند، به اندازه کافی سخت باشد، بدون اینکه به تصاویر متحرک اهمیت دهید.
BD بله، در بسیاری از صحنهها به بازیگران گفته شد که تا حد ممکن آهسته حرکت کنند تا از نوردهی کم خودداری کنند.
LE اما نورپردازی نیز به ویژگی های نقاشی که می خواستید از طریق آرایش به دست آورید، اضافه کرد. من همچنین خواندم که وقتی استنلی نتوانست لنز دوربینی را پیدا کند که بتواند صحنه های نور شمع را ثبت کند، از لنز ساخته شده توسط کارل زایس برای ناسا استفاده کرد که بزرگترین دیافراگم را در بین لنزهای ساخته شده برای فیلم داشت. روند جالب
BD جالب بود، من واقعا از کار کردن روی این فیلم لذت بردم.
باربارا دوباره برای چنین گفتگوی الهام بخش متشکرم.
مثل همیشه، اگر برای لحظه آرایش بعدی من پیشنهادی دارید، لطفاً به من بگویید.