You are currently viewing رد پیشنهاد تصاحب [PMP #287]

رد پیشنهاد تصاحب [PMP #287]


در دسامبر 2022، یک شرکت علاقه مند به خرید بازوی مشاوره Pipedrive کسب و کار من با من تماس گرفت. این خرید انجام نشد، اما روند جالبی بود که باعث شد به ارزش کسب و کار و اهدافم برای آینده فکر کنم. در این پست می‌خواهم در مورد اینکه چگونه پیشنهادی را که دریافت کردم و چگونه به همه آن نگاه می‌کنم، صحبت کنم.

آیا نمی خواهید این پست را بخوانید؟ در عوض به پادکست گوش دهید:

حالا اجازه دهید با واضح بودن شروع کنم. من هرگز به دنبال خرید نبودم. شرکت خریدار به من نزدیک شد و من فقط می خواستم این امکان را بررسی کنم تا ببینم آیا فروش برخی از کسب و کارم منطقی است (همه شماره خود را دارند، درست است؟).

بحث اکتساب در دسامبر 2022 آغاز شد. من با مدیر عامل شرکت خریداری کننده که علاقه مند بود در مورد کسب و کار موجود و اعداد درآمد من مطلع شود ملاقات کردم.

من در موقعیت جالبی هستم زیرا تجارت هنوز بسیار به من وابسته است. در حالی که من در چند سال گذشته پیشرفت کرده ام تا تیمم را از نظر عملیات و اجرا گسترش دهم. من هنوز چهره شرکت هستم و تمام فروش ها را مدیریت می کنم. برای اینکه کسب‌وکارم را «بازاری‌تر» کنم، واقعاً باید خودم را جایگزین کنم تا کسب‌وکار برای اجرای هر روز کمتر از ورودی من نیاز داشته باشد.

با این حال، چیزی که من دارم کتاب خوبی از پورسانت های مکرر است که از Pipedrive برای حمایت از مشتریان خود دریافت می کنیم. این همان چیزی بود که شرکت خریدار می خواست بخرد.

من یک پیشنهاد اولیه دریافت کردم که حدود 90 درصد از آن چیزی بود که انتظار داشتم در کمیسیون و درآمد مشاوره برای سال داشته باشم. من این را رد کردم زیرا برای من منطقی نبود که یک تجارت سودآور و رو به رشد را با درآمد کمتر از سالانه کنار بگذارم. همچنین با توجه به ارزشی که می‌توانم با هدف قرار دادن ویدیوهای YouTube خود برای شرکت جدید و دارایی‌هایی که به عنوان دوره آنلاین خود دارم، ارزش کسب‌وکار را بیشتر کند. من ارزیابی خودم را از ارزش کسب و کار به نظرم ارائه کردم. از آنها انتظار ندارم ارزش بسیار بالاتری را بپذیرند، بلکه از ارزشی که من برای کسب و کار دارم قدردانی کنند.

در این مرحله (اوایل ژانویه 2023)، بحث به حالت تعلیق درآمد زیرا شرکت خریدار مشغول خرید دیگری بود. و از فرصت استفاده کردم و سرم را پایین انداختم و کمیسیونم را تا حد امکان افزایش دادم.

در ژوئن 2023 دوباره با شرکت خریدار تماس گرفتم و توضیح دادم که کمیسیونم را حدود 34 درصد افزایش داده‌ام و از آنها پرسیدم که آیا می‌خواهند دوباره گفتگو را بررسی کنند. ما صحبت کردیم، من شماره های به روز شده ام را به اشتراک گذاشتم و احساس کردم در موقعیت خوبی هستم زیرا پتانسیل رشد کسب و کار را نشان داده بودم.

سپس یک پیشنهاد دیگر دریافت کردم، کمی متفاوت از قبلی:

  • این پیشنهاد برای 90٪ از ارزش کمیسیون سالانه برای 4 سال بود که در پایان هر سال با یک پیش پرداخت کوچک و فوری پرداخت می شد.
  • من باید 20 ساعت در هفته برای شرکت خریداری کننده به مدت 12 ماه کار کنم تا انتقال را تسهیل کنم.
  • این پتانسیل برای پرداخت بیشتر بر اساس رشد کمیسیون و خدمات حرفه ای ایجاد شده در 2 سال اول وجود داشت.

نکته اصلی فروش این پیشنهاد این بود که من می توانستم 90 درصد چیزی را که می کردم به دست بیاورم، اما در عرض 2-4 سال مجبور به انجام هیچ کاری نخواهم شد.

در نهایت به چند دلیل تصمیم گرفتم این پیشنهاد را رد کنم:

  • جریان نقدی باید از قبل بیشتر می شد. با محاسبات من، در سال اول در مقایسه با حفظ کسب و کار، درآمد کمتری از این خرید داشتم. برای توجیه کنار گذاشتن نیمی از کسب و کارم، به بیش از 80 درصد از قبل نیاز دارم تا بتوانم پول را سرمایه گذاری کنم یا کاری با آن انجام دهم.
  • امتیاز کلی هنوز پایین بود. به خصوص با توجه به اینکه کسب و کار چگونه در حال رشد است و انتظار دارم در همان بازه زمانی 4 ساله چه درآمدی داشته باشم. به عبارت ساده، هزینه فرصت بسیار بالا بود و من احساس کردم که بهتر است کسب و کار را حفظ کنم.
  • من در وضعیت خوبی هستم؛ من واقعاً از تجارت خود لذت می برم و یکی از بزرگترین و شناخته شده ترین شرکای Pipedrive بودن یک امتیاز واقعی است که به سختی می توان از آن گذشت. من از سال 2016 برای Pipedrive مشاوره کرده ام، اما از بسیاری جهات احساس می کنم هنوز مبتدی هستم.

صحبت با چند دوست مورد اعتماد واقعا مفید بود و آنها توافق کردند که جریان نقدی و ارزش گذاری کلی آنقدرها جذاب نبود. من این نکات را به شرکت خریدار ابلاغ کردم و توضیح دادم که این پیشنهاد برای کار کردن برای من چگونه باید باشد. اما در نهایت راه ما از هم جدا شد زیرا آنها نمی توانستند آنچه را که می خواستم به من بدهند. و این در واقع خوب است. من واقعاً معتقدم که این بهترین نتیجه بود.

در طول بحث، طیف وسیعی از افکار و احساسات را تجربه کردم.

زمان هایی بود که من واقعاً در مورد ایده اکتساب هیجان زده بودم. به این فکر کردم که با یک پیش پرداخت کلان چه کاری می توانم انجام دهم و فرصت هایی که برای انجام کارهای دیگر به من می دهد. به این فکر کردم که چگونه تجارت و زندگی من در آینده متفاوت خواهد بود و واقعاً می خواستم این خرید کارساز باشد.

وقتی در نهایت پیشنهاد را رد کردم و مکالمه به پایان رسید، در واقع از نتیجه راضی بودم (حتی اگر فرصت خوبی را رد می کردم). گذراندن این فرآیند باعث شد تا به ارزش آنچه دارم پی ببرم و حفظ این بخش از تجارت و رشد آن در چند سال آینده برای من چقدر ارزشمندتر است.

و در حالی که مواقعی وجود داشت که فکر می کردم می خواهم این اکتساب کارساز باشد، این فقط نشان می دهد که در زندگی گاهی هیچ مسیر درست یا غلطی وجود ندارد. اگر خرید را قبول می کردم، خوشحال می شدم و این جاده را به نتیجه می رساندم. با آزاد شدن زمانم، چه کسی می‌داند چه احتمالات دیگری را می‌توانم کشف کنم؟

اما رد کردن پیشنهاد و ماندن در مسیر فعلی من نیز یک گزینه عالی است و من واقعا خوشحالم که این راهی است که من طی کرده ام. در چند ماه گذشته من فروش مجدد اشتراک های Pipedrive را شروع کردم و این به من کمک کرد تا ارزش بالقوه آینده پایبندی به مسیری که در آن هستم را درک کنم.

امیدوارم با به اشتراک گذاشتن تجربه ام خواندن این مطلب جالب بوده باشد. اگر سوالی دارید، لطفاً در زیر برای من کامنت بگذارید. و اگر فکر می کنید من اشتباه کردم لطفا آن را برای خود نگه دارید 😝





Source link