You are currently viewing پاییز در وودستاک زیبا، ویرجینیا

پاییز در وودستاک زیبا، ویرجینیا


ماجراجویی بزرگ بعدی نیوانگلند ایالت زیبای ورمونت است. من هرگز به ورمونت نرفته بودم، مارک فقط یک بار رفته بود، و مشتاقانه منتظر دیدن منظره معمولی پاییز این منطقه نمادین بودم، که به خاطر تپه های غلتان پر از رنگ های زیبای پاییزی، طلایی، قرمز و نارنجی معروف است. اولین روز رانندگی ما به ورمونت عمدتاً آفتابی بود و من از دیدن همه مناظر هنگام حرکت از مین به ورمونت لذت بردم. هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که ما ندیدیم، اما در یک روز و نیمی که آنجا بودیم، چیزهای زیادی دیدیم، و من نمی توانم صبر کنم تا با شما به اشتراک بگذارم.

اگر اولین توقف های سفر ما را از دست دادید، آنها را اینجا ببینید:

Quechee Gorge، VT

در حال رفتن به ووداستاک، پیامی دریافت کردم که توقف کنم تنگه کوچی، بنابراین ما این کار را انجام دادیم. من در حین ارسال پیام در اینستاگرام یا فیس بوک، چند پیشنهاد را دنبال می کنم که از بسیاری از شما در طول مسیر دریافت کرده ام. سعی کردم از کارهایی که باید انجام دهیم یادداشت برداری کنم و از ایده ها قدردانی کردم. پارک کردیم و به سمت منظره رفتیم تا دره Quechee را ببینیم و نفس‌گیر بود. خیلی دورتر از آن چیزی است که به نظر می رسد! این یک غار واقعی است.

اینجا آن طرف پل است. من خواندم که می توانید تا ته تنگه پیاده روی کنید، اما ما اصلاً این کار را امتحان نکردیم. ما آماده بودیم که برای کاوش در این شهر کوچک عجیب به وودستاک برویم.

درختان بسیار زیبا در طول مسیر.

خوشحالم که روز اول کمی آفتاب گرفتیم زیرا روز دوم کاملاً بارانی بود. پل سرپوشیده Quechee.

سایمون پیرس گلس

یکی هم اشاره کرد که باید بازدید کنیم شیشه فروشی سایمون پیرس، بنابراین ما نیز در آنجا توقف کردیم. من چیزی در مورد شیشه نمی دانستم، اما مطمئنا زیبا بود. ما چیزی نخریدیم و از دیدن هنرهای زیبای شیشه‌گرها لذت بردیم.

این درختان کریسمس شیشه ای شگفت انگیز بودند.

چنین تکه های شیشه ای دوست داشتنی

و همچنین کاسه های چوبی. هنرمندی باورنکردنی بود و ما پایین رفتیم و شیشه‌کش‌ها را در حال تماشا تماشا کردیم.

گل آفتابگردان در کنار رودخانه رشد می کند.

این آبشار زیبا در پشت فروشگاه در امتداد پل سرپوشیده ای است که قبلاً نشان دادم. منظره عالی است!

مناظر زیباتر از حومه ورمونت.

پل سرپوشیده دیگری در نزدیکی ووداستاک.

ووداستاک، ویرجینیا

وودستاک، ویرجینیا دقیقاً همان چیزی است که تصور می‌کنید، شهری عجیب در میان تپه‌ها.

پارک کردیم و کمی در شهر قدم زدیم. باز هم می گویم، من خریدار زیادی برای تعطیلات نیستم، بنابراین به مغازه های زیادی نرفتیم.

من دوست دارم فقط در اطراف قدم بزنم و شهرهای جذاب را کشف کنم.

این مرکز وودستاک است و ساختمان‌های قدیمی تاریخی زیبا هستند.

مسافرخانه نمادین وودستاک بسیار جذاب است. فکر می کنم زمانی که قصد این سفر را داشتم می خواستم اینجا بمانم، اما یا خیلی گران بود یا رزرو شده بود، یادم نمی آید.

مطمئناً زیبا است و درست در شهر بسیار موقعیت عالی. من یک مسافرخانه در حومه شهر پیدا کردم که حدود 10 دقیقه با شهر فاصله داشت و از این انتخاب نیز بسیار راضی بودیم.

این مسافرخانه دره کدرون واقعاً در حومه شهر است و رسیدن به آنجا بسیار دشوار است. من در نهایت دو مسافرخانه را رزرو کردم که شامل صبحانه نبود، بنابراین حدس می‌زنم آن را به اندازه کافی با دقت مطالعه نکرده‌ام. این یکی شامل صبحانه نمی شود، اما آنها یک فروشگاه عمومی زیبا دارند که در مجاورت مسافرخانه است و گزینه های صبحانه با قیمت مناسب زیادی دارند.

مسافرخانه دوست داشتنی است و این قسمت از مسافرخانه ساختمان اصلی با رستوران و هاستل است.

این قسمت از مسافرخانه همان جایی است که ما در پشت آن اقامت داشتیم.

من از تمام محوطه سازی زیبا لذت بردم.

اتاق الهام گرفته از استعمار ما بسیار جادار و دارای یخچال بود (توجه داشته باشید: همه مسافرخانه ها باید یک یخچال کوچک در اتاق داشته باشند). برخی از ما یخچال داشتند و برخی نداشتند، ما آنهایی را که دارند دوست داریم. ما واقعا از اقامت دو شبه خود در دره کیدرون لذت بردیم. این بیشتر یک مسافرخانه روستایی است تا یک تختخواب و صبحانه سنتی، اما ما هنوز از آن لذت بردیم.

آنها همچنین صاحب فروشگاه روستایی S. Woodstock در مجاورت هستند و داشتن آن در همان نزدیکی خوب بود. ما مقداری تنقلات و نوشیدنی گرفتیم و صبح روز بعد هنگام خروج یک ساندویچ صبحانه برداشتم.

این خانه تاریخی باشکوه دقیقاً روبروی مسافرخانه قرار داشت. شخصی در اینستاگرام من (فکر می کنم همینطور بود) به من گفت که شخصی از خانواده او صاحب این خانه است و او همچنین در مورد مدرسه قدیمی در عکس بعدی می داند.

هر دو آنقدر زیبا بودند که نمی توانستم در مقابل عکس گرفتن مقاومت کنم.

این مهمانسرا هم بخشی از مسافرخانه است و به نظرم حیوانات خانگی پسند است. این درخت همانطور که می توانید تصور کنید توجه من را جلب کرد!

در داخل ساختمان اصلی مسافرخانه، لابی قرار دارد. رستوران برنده جایزه Ransom Tavern نام دارد و اولین شبی که وارد شدیم مکانی عالی برای صرف غذا بود.

ما یک سالاد گوجه فرنگی خوشمزه بوراتا برای به اشتراک گذاشتن و همچنین یک پیتزا سفارش دادیم.

اگر پیتزا دوست ندارید، شانس ندارید زیرا غذای اصلی منو است، اما چیزی که ما گرفتیم خوشمزه و هیزمی بود.

جا برای کیک دسر هم با خامه گذاشتیم و خوشمزه هم بود.

ما یک روز کامل در ورمونت داشتیم و متأسفانه بیشتر روز نم نم نم نم باران بود، اما باز هم پیاده شدیم و به گشت و گذار پرداختیم. می ترسیدم عکس هایم خاکستری نشوند چون خیلی تاریک و مه آلود بود، اما خیلی خوب به نظر می رسند. هر بار که چیزی برای عکاسی می دیدم، مارک سرعتش را کم می کرد تا بتوانم عکس بگیرم. ما در ورمونت و در سراسر نیوانگلند و کیپ کاد شاهد رنگ‌های بسیار زیبای پاییزی بودیم. من می توانم بگویم که ما آن را درست در تور 15-25 اکتبر خود انجام دادیم.

من عاشق کلیساها، پل‌های سرپوشیده، خانه‌های قدیمی، فانوس‌های دریایی و هر چیز جذابی هستم، بنابراین این چیزی است که سعی می‌کنم از آن عکس بگیرم.

کلیسای جذاب دیگری در راه است.

مارک واقعاً می خواست به فروشگاه ورمونت کانتری برود همانطور که سال ها پیش از آنجا بازدید کرده بود. حدود یک ساعت راه بود، بنابراین با نقشه خود بلند شدیم و تا زمانی که آن را پیدا کردیم به سمت جاده های کشور حرکت کردیم. نمی توانید رنگ قرمز کانتری را که در نیوانگلند بسیار رایج است از دست بدهید.

از مارک خواستم جلوی کامیون قدیمی ژست بگیرد.

در داخل تقریباً همه چیزهای قدیمی وجود داشت که می توانید تصور کنید. آنها همه چیز داشتند، از لباس گرفته تا آب نبات و اسباب بازی.

ناگفته نماند شطرنجی و فلانل زیاد. شما تا به حال این همه مربع ندیده اید! من مطمئن هستم که همه شما یک کاتالوگ فروشگاه کشور ورمونت را از طریق پست دریافت کرده اید.

این مکان بسیار مناسبی است و آنها هم هالووین را دوست دارند.

ما عاشق قدم زدن در اطراف بودیم و وقتی آنجا بودیم آب نبات و تنقلات خریدیم.

شطرنجی تر!

آن طرف خیابان مغازه کریسمس است بنابراین ما هم به آنجا رفتیم.

فروشگاه کشور ورمونت از جاده. آنها اینجا یک تجارت دارند و شلوغ بود.

شخصی همچنین اشاره کرد که خانه کالوین کولیج بسیار باحال است و ممکن است از دیدن آن لذت ببریم، بنابراین من آن را ترسیم کردم و به آنجا رفتیم. دوباره باران می‌بارید و برای رفتن به ساختمان‌های اول باید پول پرداخت می‌کردیم، بنابراین آن روز تور را نرفتیم، اما دیدن آن خوب بود.

انبار قدیمی در خانه.

یکی دیگر از صحنه های زیبا در ملک.

پل سرپوشیده دیگری در نزدیکی ووداستاک. خیلی عجیب! من واقعا پل سرپوشیده را دوست دارم، شما چطور؟

ما همچنین نام مزرعه شوگربوش را شنیده بودیم، بنابراین دستورالعمل‌های رسیدن به آن را در یک جاده خاکی روستایی پر پیچ و خم دنبال کردیم. ماشین کرایه‌ای ما بعداً کثیف شد، اما خوشبختانه باران به اندازه‌ای بود که بعداً بیشتر گل و لای شسته شد. اینجا هم افراد زیادی بودند و ما یک مزه شربت افرا و هم طعم پنیر انجام دادیم و هر دو را برای بردن خریدیم. ما عاشق شربت افرا روی پنکیک بلوبری هفتگی خود هستیم که هر شنبه درست می کنم (مورد علاقه مارک!).

درختان زیبا در جاده مزرعه شوگربوش.

انبار قرمز دیگری در ورمونت. آن چیزی نیست که ورمونت را تصور می کنید؟ این بخشی از آن برای من بود.

خانه های زیباتر در راه است.

یکی دیگر از انبارهای کوچک قرمز رنگ.

من این خانه را با آن همه چوب قرمز و دیوار سنگی دوست داشتم. دیوارهای سنگی در نیوانگلند معروف هستند و واقعا توجه همه را به خود جلب می کنند.

آنها فقط در چشم انداز این بخش از کشور قرار می گیرند. من این خانه را دوست داشتم!

گورستان قدیمی

کلیسای سنگی وودستاک

درختان زرد زیبا

رنگ های پاییزی بیشتر در راه است.

کلیسای دیگر بله، من متوجه آن پرچم رنگین کمان شدم.

رستوران های زیادی در نزدیکی محل ما وجود نداشت، بنابراین من این رستوران را به صورت آنلاین با نظرات خوب، Skunk Hollow Tavern، پیدا کردم.

این واقعا یک میخانه قدیمی بود که قدمت آن به حدود 100 سال قبل می رسد، داخل آن بسیار عجیب است.

من واقعا از غذای خود لذت بردم، مارک فقط با غذای خودش خوب بود اما غذای من خوشمزه بود.

کنار این پنجره زیبا که مشرف به خیابان و منظره بود نشستیم و بسیار دلنشین بود. راهی عالی برای پایان دادن به روز

ما قارچ های شکم پر که خوشمزه بود با هم تقسیم کردیم.

و مارسالای مرغ من غذای ماکارونی فوق العاده خوشمزه بود. من دوست دارم! من فکر می کنم مارک ماهی اند چیپس را دریافت کرد و از قیمت خود چندان راضی نبود، اما به نظر می رسد که این اتفاق اغلب در مورد ما رخ می دهد. من خوشحال خواهم شد و مارک نخواهد بود، پس این طبیعی است.

روز بعد به سمت مقصد خود، نیوپورت، رود آیلند حرکت کردیم. چند ساعت رانندگی داشتیم تا به آنجا برسیم، اما مارک یک مسیر انحرافی داشت که می‌خواست انجام دهد که در نهایت انجام دادیم، اما وقتی آنجا بودیم، آرزو می‌کردیم که ای کاش نمی‌کردیم. ترافیک در اطراف… سالم، ماساچوست بسیار بد بود. ما مدام نقشه را دنبال می‌کردیم و نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌شدیم و او می‌خواست بعد از حدود 15 دقیقه تسلیم شود، اما من گفتم شما خیلی نزدیک هستید ادامه دهید! آیا می توانید حدس بزنید او می خواست چه چیزی را ببیند؟

این خانه کودکان مکس و دنی از فیلم Hocus Pocus است. مارک فکر کرد دیدن این خانه جالب خواهد بود. روی نقشه است و به راحتی پیدا می شود، اما جاده های اطراف آن مسدود است. ما توانستیم یک ماشین بگیریم و عکس بگیریم و سپس به بزرگراه برگشتیم و به سمت RI حرکت کردیم.


پستی را از دست ندهید، به لیست من بپیوندید!





Source link