You are currently viewing یک روز از زندگی یک متخصص بهره وری

یک روز از زندگی یک متخصص بهره وری


شما می دانید که این پست ها چگونه باید پیش بروند.

معمولاً چیزی مانند «ساعت 5 صبح از خواب بیدار شوید، آب لیمو بنوشید، نیم ساعت مدیتیشن کنید، در دفتر قدردانی خود بنویسید، یک ساعت به باشگاه بروید، برای یک صبحانه پروتئین‌دار برگردید»… تا نیمه شب

اما اولین کلمات کتاب من دلیلی دارد، چگونه یک نینجا بهره وری باشیم“انسان عزیز” هستند. من به کمال یا تلاش برای ابرقهرمان بودن اعتقادی ندارم. به عنوان مثال، در اینجا چند مورد است که به طور منظم در ساعات اولیه روز اتفاق می افتد:

  • من خیلی زود از خواب بیدار می شوم و خیلی خسته هستم و پادکست می گذارم تا بتوانم یک ساعت بیشتر بخوابم
  • من دارم روی یک صبحانه تخم مرغ همزده کار می کنم
  • فنجان چای خیلی زیاد
  • من در مدرسه با آهنگ هایم می دوم
  • اگر خواهش می کنم کواردین
  • (در طول ماه های تابستان، برخی از موارد فوق به طور همزمان هنگام گوش دادن به پادکست بیسبال اتفاق می افتد)

بعضی روزها سریع می دوم، روزهای دیگر نمی دوم.
بستگی به احساسم داره بعضی روزها خودم را مجبور به انجام این کار می کنم، روزهای دیگر با خودم مهربان هستم. وقتی من می دوم، معمولاً 5 هزار سرعت برای پمپاژ خون است (که علم به ما می گوید برای بیدار کردن بخش بسیار بزرگتری از مغز نسبت به بدون ورزش کافی است). در آخر هفته (جمعه تا یکشنبه) که وقت بیشتری داشته باشم، دویدن طولانی تری انجام خواهم داد.

دانستن محدودیت های خودم مهم است

هیچ دو روزی یکسان نیست، اما من چند قانون دارم. من هرگز بعد از ساعت 6 بعد از ظهر کار نمی کنم. وقتی یک شب کامل برای رفع فشار دارم بهتر می خوابم. من از دوشنبه تا پنج شنبه کار می کنم – و اصلاً جمعه، شنبه یا یکشنبه کار نمی کنم.

من اغلب قوانینم را زیر پا نمی گذارم، اما البته این اتفاق می افتد. زمانی که کلاس شبانه زنده را برگزار می کنم، شش بار در سال عمداً قانون عصر را زیر پا می گذارم. 6 هفته تا نینجا باقی مانده است هر پاییز/زمستان حتی به نظرم کار زیاد نیست، اگرچه بعد از آن به رختخواب می روم.

و با روزهای تعطیل، حتی کمتر احتمال دارد که این قانون را بشکنم. اگر این کار را می کنم، معمولاً به این دلیل است که یک ایمیل هفتگی دارم برای یک هفته سرعت بگیرید که هر یکشنبه اجرا می شود. همیشه تا پایان بازی در روز پنجشنبه نوشته می‌شود، اما چند بار در چند سال گذشته که این کار را انجام می‌دادم، در نهایت با شلوارم نشستم و آن را در یک صبحانه شنبه یا یکشنبه نوشتم.

گاهی اوقات در روزهای جمعه اگر منتظر چیزی باشم، ممکن است صندوق ورودی خود را “فوری اسکن” کنم. حتی ممکن است به یک یا دو پیام واتساپ پاسخ دهم. اما به طور کلی من به شدت به این حد پایبند هستم.

قانون دیگر من در مورد زمانی است که من ایجاد می کنم در مقابل زمانی که من همکاری می کنم

من در واقع کل تقویم خود را به “زمان ایجاد” و “زمان همکاری” تقسیم می کنم. برای من، Create Time به معنای وارونه بودن و تمرکز روی چیزهایی است که نمی توانم به آنها واگذار کنم و فقط من می توانم آنها را انجام دهم. اینها چیزهایی مانند نوشتن مقاله یا کار بر روی یک کتاب، خواندن کتاب شخص دیگری برای پادکست، ارائه کار به مشتریان، ضبط چیزی یا انجام کارهای خلاقانه دیگر هستند. من همچنین از این زمان “ایجاد” برای طرح ریزی و بررسی هفتگی خود استفاده می کنم. وقتی در حالت خالق هستم، عمدا چیزهایی مانند برنامه‌های رسانه‌های اجتماعی یا وب‌سایت‌های خاص را از تلفنم مسدود می‌کنم تا وسوسه نشم که حواسم پرت شود. من مقداری موسیقی می‌نوازم و سعی می‌کنم به یک وضعیت روانی برسم که کاملاً در کاری که انجام می‌دهم غوطه‌ور باشم. استیون کینگ می‌گوید که «نوشتن خود هیپنوتیزم است»، که روشی عالی برای توصیف چگونگی تلاش من در آن زمان‌ها است. من معمولاً هر روز صبح بین ساعت 9 صبح تا حدود 1 بعد از ظهر این کار را انجام می دهم. بعضی روزها اگر وقتی از خواب بیدار می شوم احساس تندی نداشته باشم، کمی دیرتر کارم را شروع می کنم. روزهای دیگر گرسنه می شوم و ساعت تعیین شده 12.30 را برای ناهار زودهنگام کنار می گذارم. افزایش دقایق برای من چندان مهم نیست، نکته اصلی این است که هر روز صبح (از آنجایی که من بهترین انرژی و توجه خود را دارم) برای مدت معینی، بدون حواس پرتی حاضر می شوم و کار می کنم.

زمان همکاری بعد از ظهر فرا می رسد

من در این مدت سعی نمی کنم در لیست کارهایم کارهای زیادی انجام دهم. اگر زمان خلقت خود را به خوبی مدیریت کنم، به آن نیازی ندارم. بنابراین بعدازظهرها جلسات زوم با مردم دارم، به ایمیل‌ها پاسخ می‌دهم، تماس‌های تلفنی برقرار می‌کنم و غیره. وقتی در حالت مشارکتی هستم، وظیفه من واقعاً کمک به دیگران برای انجام کارشان است. هر چهارشنبه از ساعت 3 بعدازظهر در حالت پدر هستم، که در تابستان شامل تعداد زیادی قطار سواری با پسرم می شود (او وسواس زیادی با قطار دارد). این یک استراحت خوب در هفته و یک نقطه تأمل خوب برای من تا آخرین فشار در روز پنجشنبه است.

من ساعت های دیوانه وار کار نمی کنم

زمانی که در گذشته مهلت کتاب داشتم، مراحلی را طی کردم که از ساعت 5 صبح شروع می‌کردم، تا ساعت 9 در حالت ایجاد کار می‌کردم، سپس برای صبحانه یک ساعت استراحت می‌کردم و قبل از انجام یک جلسه ایجاد حالت دیگر تا ظهر. این می‌تواند زمان فوق‌العاده سازنده‌ای باشد (و از بین بردن عوامل حواس‌پرتی آسان‌تر است). اما برای من شخصاً، خواب همیشه اولویت بسیار بالایی دارد و بیدار شدن در ساعت 5 صبح هر روز با تمام کارهایی که من دوست دارم در عصر انجام دهم، مطابقت ندارد.

من بیشتر کار کرده ام چهار روز هفته از سال 2011 (اگرچه در طول همه گیری کووید، مدتی از پنجره بیرون رفت، اعتراف می کنم!) و دیگر برنمی گردم. گاهی اوقات اگر به اندازه کافی داشته باشم ساعت را ساعت 4 بعدازظهر متوقف می کنم. من همیشه ناهار می خورم، البته نه همیشه برای یک ساعت.

هر کس متفاوت است

منصفانه است که بگویم برخی از اینها نباید به عنوان توصیه تلقی شود و برای من مهم است که بگویم “تو خودت انجام بده”. رئیس شما ممکن است خوشحال نباشد که شما دیر شروع می کنید یا صبح ها را بدون جلسه متوقف می کنید. ممکن است صدای برخی از کارهایی که من انجام می دهم یا نحوه انجام آنها را دوست نداشته باشید. اما امیدوارم یک نکته کوچک اما مهم را از این پست حذف کنید و آن این است:

برای بهره وری به هفته های کاری 70 ساعته و ذهنیت سریع نیاز ندارید.

وقتی عادات خوب، طرز فکر نینجا، فن‌آوری خوب و اولویت‌های روشن دارید، یاد می‌گیرید به بسیاری از چیزهایی که وقت شما را می‌گیرند نه بگویید. بهره وری این نیست که صدها کار را انجام دهیم، بلکه به این معناست که برای کارهای مهم جا باز کنیم. و از آنجایی که کار چندان سختی نیست، من نیز از هر کاری که در محل کار انجام می دهم (تقریبا) لذت می برم. اما بهره وری وسیله ای برای رسیدن به هدف است. تکنیک‌های بهره‌وری خوب به شما کمک می‌کنند کارهای زیادی را در زمان نسبتاً کمی انجام دهید، که به نوبه خود به شما کمک می‌کند تا جایی در زندگی‌تان برای هر چیز دیگری که خارج از کار مهم است باز کنید.



Source link