اگر یک چیز را از این مقاله حذف کنید، امیدوارم این باشد، “برای اینکه یک کارآفرین قانونی باشید، نیازی به هدف درآمدزایی خاصی در کسب و کار خود ندارید.”
🎧 اگر ترجیح می دهید همراه با این پست وبلاگ گوش دهید، آن هم در آنجاست فرم پادکست اینجا
زمانی که در سال 2015 کسب و کار آنلاین خود را شروع کردم، فرضیات زیادی در مورد آنچه که برای موفقیت «باید انجام دهم» داشتم.
فکر میکردم که اگر به آن ماه 10000 دلاری دست پیدا نمیکردم یا یک استارتآپ 20000 دلاری ایجاد نمیکردم، مطمئناً راز موفقیت یا بدتر از آن را از دست میدادم، شاید با ذهنیت پولیام کار کافی انجام نمیدادم یا به تمام افکار اشتباه فکر میکردم و ساختن جهان من چیزهای اشتباهی می دهد.
:: چرخش عمده چشم::
وقتی کسب و کارم را شروع کردم، به صورت آنلاین در «تلههای» زیادی افتادم.
برای مدت طولانی من واقعاً به همه چیز تجلی اعتقاد داشتم. فکر می کردم همه چیز در مورد معنای بزرگتری برای چیز دیگری است. میخواستم باور کنم که همهچیز دلیلی دارد، زیرا اگر بتوانم برای ناشناختهها توضیحی ارائه کنم، همه چیز احساس امنیت بیشتری میکند و کمتر طاقتفرسا میشود.
تصور میکردم که تمام موفقیتهایم به خاطر افکاری است که به آن فکر میکردم، و سپس زمانی که دوره افسردگی بالینی را پشت سر میگذاشتم و دیگر صاحبان کسبوکار به من میگفتند که «فقط باید مثبتتر باشم و انرژی بگیرم، مبارزه کردم. در همسویی با کیهان» و سپس من جریان پول را می بینم.
یا باور کنم که تمام این بلوکهای پولی را دارم که فقط من ایجاد میکنم. قطعاً همه من و هرگز با سیاست، عوامل اقتصادی-اجتماعی یا مالیات مشاغل کوچک مشکلی نداریم.
سپس من همچنین معتقدم که وقتی موفقیت را دیدم، به این دلیل بود که به جای درک همه راهها، «آن را آشکار کرده بودم»، همچنین از اشکالی از امتیازات استفاده کردم که به من زمان و مکان داد تا روی آن کار کنم و کسبوکاری بدون آن ایجاد کنم. دردسر یا حواس پرتی زیاد
من همه اینها را به اشتراک میگذارم زیرا فکر میکنم بسیاری از صاحبان مشاغل جدید خود را در تجربیات مشابهی میبینند.
شما کاری را انجام می دهید که اکثریت مردم انجام نمی دهند. شما با انجام کاری که در مدرسه یاد نگرفته اید و جامعه راه را برای آن هموار نکرده است، “بر خلاف غلات” می روید، بنابراین به طور پیش فرض دلهره آور، هیجان انگیز و اعصاب خردکن است.
به همین دلیل، و عدم حمایت افراد اطراف شما که میدانند تلاش شما برای انجام چه کاری چیست، افتادن در سوراخهای خرگوشهای مثبت سمی، توصیههای کارآفرین متدین، و دور زدن اشکال «منطق» از نظر معنوی بسیار آسان میشود. مبتنی بر تفکر جادویی در مقابل واقع گرایی پایه ای هستند.
اکنون که تقریباً پایان سال 2021 است، فکر میکنم زمان آن رسیده است که برخی از چیزهایی را که آموختهام و همچنین همه چیزهایی را که هرگز انجام ندادهام و نقاط عطفی که به آنها نرسیدهام و من را از داشتن صلاحیت نمیکنند به اشتراک بگذارم. کارآفرین “واقعی”.
این پست در مورد به اشتراک گذاشتن کارهایی است که انجام داده ام و رشد کسب و کار من چگونه پیش می رود. من نمی گویم انجام یا عدم انجام هر یک از این کارها بد است، بلکه به اشتراک گذاشتن نسخه متفاوتی از آنچه رشد کسب و کار می تواند شبیه باشد است.
بیش از هر چیز، من واقعا از کارآفرینانی خسته شدهام که احساس میکنند تنها راه برای حضور در فضای کسبوکار این است که در مورد ماهها درآمد بالا فریاد بزنند، «شغلهای متفکر» را طوری طرحریزی کنند که گویی همه ما به نحوی جادویی جریان پول را کنترل میکنیم. یا به دیگران این احساس را بدهیم که انگار ما چیزی را که آنها نمی دانند می دانیم.
همانطور که اخبار فلش می زند، هیچ راز جادویی برای اداره یک تجارت آنلاین وجود ندارد. نیاز به زمان، آزمایش، شبکه/مخاطب مناسب، مدل کسب و کار است که برای شما و مدیریت انرژی شما کار می کند، و تمایل به تنظیم یک سرعت واقعی و پایدار که بتوانید با آن به فعالیت خود ادامه دهید.
صادقانه بگویم، بزرگترین تغییری که برای من اتفاق افتاد و به من اجازه داد تا پول بیشتری به دست بیاورم، این بود که در نهایت فضا را برای اینکه چگونه واقعاً میخواستم کسبوکارم را اداره کنم و سپس آن را به این شکل انجام دهم، بود.
این یک استراتژی خاص نبود که در مغز یاد گرفتم یا رمزگشایی از الگوریتم یا یافتن راهی برای دستکاری مردم برای خرید کردن.
درست بود، زمان صادقانه، اشک، سردرگمی، برگشتن، آزمایش کردن، شکست خوردن، دوباره تلاش کردن، دوباره تلاش کردن، نه گفتن، بله گفتن، ساختن یک چیز، امتحان کردن چیز دیگر، سقوط، سوختن، میل به تسلیم شدن، دیدن موفقیت، احساس اعتماد به نفس بیشتری داشتم، همه چیز را زیر سوال می بردم و سپس اساساً این کار را بارها و بارها انجام می دادم تا زمانی که کمتر اتفاق می افتاد و بهترین احساس را پیدا می کردم.
اوه، درسته؟ lol این راه فروش برنامه ها نیست سارا! این نوع صحبت های واقعی سرگرم کننده یا پر زرق و برق نیست، اما بسیار واقعی است.
من همچنین میدانستم که انجام کارها به روش خودم و نپیوستن به برخی از تاکتیکهای فروش نرم به این معنی است که احتمالاً رشد آهستهتری را شاهد خواهم بود، به این سرعت پول زیادی به دست نمیآورم، که گاهی اوقات دشوار است.
اما با نگاهی به گذشته، بسیار خوشحالم که تصمیم گرفتم به رشد آهسته احترام بگذارم، این به من اجازه داد در مکانی فرود بیایم که در مقابل کسب درآمد زیادی در یک مدل تجاری که روحم را می کشید، احساس خوبی داشته باشم.
من اکنون کسب و کاری را اداره می کنم که در آن دیگر مربیگری 1:1 ارائه نمی دهم. مدل کسب و کار من مبتنی بر ارائه آنلاین است دوره ها و برنامه ها جایی که من یک به چند نفر خدمت می کنم. من از مال خودم استفاده میکنم پادکست در بیشتر بازاریابیهایم، به ایجاد جامعه مشترکان ایمیلم ادامه میدهم (همه شما شگفتانگیز هستید!) و ارائه ارزش دائمی برای همه دانشجویان فعلی و گذشتهام با مدلهای دسترسی مادام العمر برای همه برنامهها.
آنچه را که می خواهم با خودم به اشتراک می گذارم اینستاگرام داستان ها در واقع، بیشتر ویدیوهایی از ماجراجوییهای خارج از منزل که با بولداگم بلا انجام میدهم، گنجینههایی که در فروشگاههای دستفروشی، دفتر خانهام پیدا میکنم، و اینکه چگونه خانهمان را تا حد امکان دنج میسازم، به اشتراک میگذارم.
من خود واقعی خودم در شبکه های اجتماعی و پادکستم هستم. (برای مثال بسیار واقعی به این قسمت گوش دهید lol).
من سعی نمیکنم “متخصص” یا “مرجع” باشم – فقط چیزهایی را که میدانم ارزشمند و مفید هستند به اشتراک میگذارم، و همچنین به درسها و تجربیات زندگی در این راه صادق هستم.
هیچ چیز در مورد من ذاتا “خاص” یا جدید نیست. من فقط سارا هستم و بدون توجه به اینکه دیگران چه فکری میکنند به انجام همه این کارها ادامه میدهم، زیرا این کار برای من شادی میآورد، به دیگران کمک میکند و به من اجازه میدهد تا در کسبوکارم از راههایی که احساس خوب، با ارزش و زمینی است، امرار معاش کنم.
پس بیایید از قبل به لیست برسیم، درست است؟ در اینجا چیزهایی است که می خواهم با شما به اشتراک بگذارم که ممکن است (یا نه) شما را شگفت زده کند…
-
من هرگز دریافت نکردم هد شات های حرفه ای یا عکس های من هر عکس من به صورت سلفی یا چوب سلفی توسط خودم گرفته می شود.
-
من هرگز هزاران دلار خرج نکردم تا به سراغ برخی بروم یک عقب نشینی فوق العاده جایی برای ارتباط با صاحبان مشاغل دیگر.
-
من هرگز شخصاً نرفتم رویداد شبکه برای سایر صاحبان مشاغل
-
من انجام نمی دهم 6 رقم در سال در تجارت من هنوز این هدفی نیست که به این تعداد دست پیدا کنم، اما با ادامه پیشرفت، احتمالاً به آن خواهم رسید.
-
در سال 6 از کسب و کار من شروع به ساخت بیش از من تا به حال کار 9-5 و کمتر ساعت کار میکنم از آنچه در این حرفه انجام داده ام
-
3 سال اول کسب و کار من، من خیلی بیشتر کار کردم از آنچه در زندگی ام کار کرده ام و درآمد بسیار کمی داشته ام. چیزهای زیادی برای اختراع، یادگیری و آزمایش وجود داشت.
-
چند سال اول در کسب و کار من دوباره سرمایه گذاری کردم بیشتر کارهایی که من در قالب دوره های آنلاین، مربیان، آموزش ها، نرم افزارها و غیره به کسب و کارم بازگشتم.
-
اهداف کسب و کار من حول محور دستیابی به درآمد ماهانه مشخص نیست یا یک هدف راه اندازی برای به اشتراک گذاشتن در مورد آن در رسانه های اجتماعی.
-
بعضی از ماه ها خیلی بیشتر از ماه های دیگر انجام می دهم. به عنوان مثال، تابستان معمولاً فصل کندتری است که درآمد خالص می تواند هزاران نفر کمتر باشد. پاییز و زمستان معمولاً ماههای با درآمد بالاتری هستند که به ارقام بالاتری میرسم و میتوانم هزاران ماه بیشتر از میانگین ماههایم کسب کنم.
-
من گزارش درآمد را در تجارت خود به اشتراک نمی گذارم. این مرزی است که من برای محافظت از سلامت روانم و سلامت عقل خود در نظر گرفته ام. من همچنین هرگز نمی خواهم احساس کنم که ارزش کار من یا ارزش تلاش من همیشه تنها به این معیار گره خورده است. کسب درآمد مهم است، اما تنها راه برای سنجش موفقیت و طول عمر کسب و کار نیست.
-
من مورد خاصی ندارم روال صبحگاهی یا مراسم عصرانه روزهای من همیشه تغییر می کنند.
-
توصیه خاصی برای کتابی که “زندگی من را تغییر داد” ندارم – به خصوص از آنجایی که بارها و بارها آزمایش کردن به من کمک کرد تا ببینم چه چیزی برای من بهتر است.
-
من دیگر مدام کار نمی کنم. روزهای زیادی وجود دارد که من 3-4 ساعت در طول روز کار می کنم و سپس بقیه زمان را صرف وظایفم خارج از کسب و کارم می کنم.
-
من با شاگردانم خیلی خوب هستم. اگر در یکی از برنامه های آنلاین من شرکت کنید و در تماس ها شرکت کنید، به زودی متوجه خواهید شد که من به عنوان یک شخص، با لباس گرمکن، گاهی اوقات بدون آرایش ظاهر می شوم و به شما کمک می کنم کاری انجام دهید و ایده های خوبی داشته باشید، اما همچنین در مواقعی که چیزهایی را نمی دانم به شما خواهم گفت. متوجه خواهید شد که من هم دست و پا چلفتی هستم و گاهی اوقات در وسط یک ویدیو، چیزها را از روی میزم می کوبم. و من همیشه وقتی اشتباهاتی را مرتکب شده ام و اینکه چگونه می توانید از آنها درس بگیرید به اشتراک خواهم گذاشت.
-
من زیاد چرت می زنم و مشکلات روحی خودم را دارم، از جمله افسردگی، اضطراب و PTSD. این چیزها من را در عین حال فوقالعاده خلاق، دلسوز و خندهدار میکنند، اما میتوانند ظرفیت ذهنی من را نیز محدود کنند و خیلی سریع من را خسته کنند.
-
من همیشه در برنامه ریزی محتوایم از قبل بهترین نیستم. گاهی اوقات از روی انتخاب است زیرا من دوست دارم در پرواز خلق کنم، اما گاهی اوقات به این دلیل است که مغز من “گیر” می کند و نمی توانم برای مدتی چیزهای جدیدی خلق کنم.
-
من کامل نیستم و مجموعه مبارزات خودم را دارم درست مثل هر شخص دیگری یکی از آن چیزها یافتن یک جامعه خارج از کسب و کار من است.
-
من تمام تکنیک ها را انجام داده و ادامه می دهم و ادغام باطن در کسب و کار من. هر دنباله ایمیل، راهاندازی، ادغام، پیوند، صفحه فروش، سبد خرید و غیره. من یاد گرفتم که چگونه این کار را انجام دهم و سپس آن را انجام می دهم.
-
من تمام نسخه های صفحه فروش خود را نوشتم و به نوشتن ادامه می دهممحتوای وبلاگ، محتوای پادکست، و برنامه درسی دوره.
-
موارد بالا را برای لاف زدن نمی گویم اما اینکه تا چه حد در کسب و کارم کار می کنم و چرا این می تواند به رشد آهسته تر منجر شود به اشتراک بگذارم. استخدام یک تیم کاملاً می تواند بخش هایی از این فرآیندها را سرعت بخشد، اما این چیزی نیست که من هنوز بخواهم انجام دهم.
-
من همچنین راه هایی برای “تکراری” کسب و کار خود ایجاد می کنم بنابراین من می توانم بیشتر انجام دهم این شامل نگهداری یک پایگاه داده فعلی از سوالات متداول برای من است با هدف پست کنید دانشآموزان به مغز من و فرآیندهایی که من آنها را طی میکنم دسترسی داشته باشند، بدون اینکه نیازی به پاسخگویی خاص داشته باشم.
کارهای زیادی وجود دارد که می توانید یا نمی توانید در تجارت خود انجام دهید. هیچ چیز توانایی شما را برای پول درآوردن، دیدن نسخه موفقیت شما یا کمک به دیگران تعیین نمی کند.
به نظرم خیلی جذاب است که کارآفرینان تحت فشار هستند تا همه این چیزها را به دنیا برگردانند و کسبوکاری را که دوست دارند اداره کنند، وقتی بسیاری از صنایع دیگر این احساس را در ما ایجاد نمیکنند.
هرگز فکر نمیکردم در زندگیام همه چیز را با هم داشته باشم تا از 9 تا 5 شغل قبلیام پول دربیاورم، اما به دلایلی اداره یک کسبوکار این تصویر نادرست از معنای انسان بودن را ترسیم میکند.
راه های بی پایان زیادی برای “انجام کاری” وجود دارد – از آنچه دیگران به شما می گویند پیروی نکنید، روی آنچه برای شما مفید است تمرکز کنید و اگر هنوز نمی دانید، به آزمایش کردن ادامه دهید.
آیا شما این مقاله را دوست دارید؟ به پیمایش ادامه دهید و مطمئن شوید که در خبرنامه من با فرمی که در پایین این صفحه قرار دارد برای اطلاعات بیشتر از این نوع موارد مشترک می شوید 😉